جدول جو
جدول جو

معنی حسن نظر - جستجوی لغت در جدول جو

حسن نظر
(حُ نِ نَ ظَ)
خوش نیتی. خوش بینی. مقابل سؤنیت. رجوع به ترکیبات حسن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حسن ظن
تصویر حسن ظن
ظن نیکو، گمان نیک، خوش گمانی
فرهنگ فارسی عمید
(حُ نِ مَ ظَ)
نیکورویی. رجوع به ترکیبات حسن شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ فَ)
فخرالدین ملک الشعراء هندی متخلص به فخر. درگذشتۀ 1199 هجری قمری او راست: ’المرجئه’ بفارسی، و فخرالحسن در ادب فارسی و نظام العقائد. (هدیه العارفین ج 1 ص 300)
لغت نامه دهخدا
(حُ نِ نی یَ)
خوش نیتی. پاک نیت بودن. مقابل سؤنیت
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ نَقْ قا)
ابن داود بن حسن قرشی کوفی مقری مکنی به ابوعلی که درکوفه 352 هجری قمری درگذشت. او راست: ’اصول النحو’ و ’قراءه الاعشی’ و ’اللغه’. (هدیه العارفین ج 1 ص 270)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ نَ)
ابن عبدالله یکیشهری ملقب به نظیف. درگذشتۀ 1277 هجری قمری او راست: تعریف السلوک و دیوان ترکی. (هدیه العارفین ج 1 ص 302)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ نَ)
ابن علی مولوی رومی شیخ زاویۀ مولویان قاهره و متخلص به نظمی بود و در استانبول 1125 هجری قمری درگذشت. دیوان شعر ترکی دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 297)
لغت نامه دهخدا
(حُ نِ نَ سَ)
در اصطلاح علم بلاغت، آوردن کلمات را بدنبال یکدیگر بطور زیبا و رسا میباشد. و مثال آن را ’و قیل یا ارض ابلعی مائک و یا سماء اقلعی...’ (قرآن 44/11) آورده اند. (کشاف اصطلاحات الفنون از اتقان)
لغت نامه دهخدا
(حُ نِظَ)
حسن نیت. نیک اندیشی. مقابل سوء نیت، خوش گمانی. نیکوگمانی. و آن حالتی است که آدمی با آن مطمئن باشد و متوقع خیر باشد: حسن ظن بزرگان بیش از فضیلت بنده است. (گلستان). حسن ظن بزرگان در خصم بر کمال است. (گلستان). یکی از بزرگان در حق این طایفه حسن ظنی بلیغ داشت. (گلستان) ، خوش باوری. ساده لوحی
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ حُ ر ر)
ابن حسینی عاملی. درگذشتۀ 1298 هجری قمری دیوان شعر دارد. (ذریعه ج 9 ص 239)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حسن ظن
تصویر حسن ظن
نیک اندیشی، مقابل سوءنیت، خوش گمانی، حسن نیت
فرهنگ لغت هوشیار